عالمی ربانی که در میان مردم همچون شمعی فروزان، روشنیبخش محیط و جمع است و جمعی از فیض علمی و معنوی او بهره میجویند، گنجینهای گرانبهاست که تنها در هنگامه فقدان درک میشود.
مرحوم استاد فاطمینیا یکی از همین چهرههای دانشور و تأثیرگذار در میان طیفها و اقشار گوناگون مردم بود. هم بیان زیبا و علمی او که بسیاری را جذب میکرد و هم نور معنویای که از ضمیر روحبخش او ساطع بود، گرههای ذهنی بسیاری را میگشود و در طریق تقربالیالله راهگشا بود. او بی هیچ مجاملهای، از ذخایر ارزشمند علمی و معنوی بود و اینک در فقدانش، حسرتی عظیم از نهانخانه دلهای علاقهمندانش هویدا است.
هنگامی که پای منبرش مینشستی و از ظرایفی که در معارف دین و نگفتههایی که از تاریخ اسلام میگفت، میشنیدی، اندوختهای از نکات ارزشمند بر روح و جانت مینشست. کلامش شیوا و قابلفهم برای اقشار مختلف بود و ویژگی خاص او چنین بود که همچون مربیای توانا به دنبال آموختن و تربیت مستعمینش بود.
نگارنده این سطور که همچون بسیاری دیگر، اندکی از منابر ارزشمند این استاد گرانقدر بهره جسته است، با مرور نکات نغز و توصیههای ناب این چهره دانشور، آه و افسوس خود را از فقدان این استاد علم و عرفان نمیتواند پنهان سازد. هنگامی که قلم را در دست گرفتم تا از رفتنش بنویسم، با خود گفتم چه میشد اگر چنین نبود و ما باز هم از منبرهای ارزشمندش بهرهمند بودیم، چه میشد بازهم ما را با نصایح مشفقانهاش موعضه میکرد و انذارهایش تلنگری بر وجدانمان بود؟
افسوس و صدافسوس که آرزویی بیش نیست و به راستی چقدر باید زمان بگذرد تا خسارتی که فقدان همچون اویی به ساحت دین و معرفت وارد میآورد جبران شود و آیا اساساً برای چنین فقدانی، جبرانی هست؟
منبع: جوان آنلاین
انتهای خبر/
نظر شما